معنی سوختنی، قابلت احتراق، (مج.) برانگیختنی, معنی سوختنی، قابلت احتراق، (مجپ) برانگیختنی, معنی smoتjd، rاfgت اpتcاr، (k[,) fcاj;doتjd, معنی اصطلاح سوختنی، قابلت احتراق، (مج.) برانگیختنی, معادل سوختنی، قابلت احتراق، (مج.) برانگیختنی, سوختنی، قابلت احتراق، (مج.) برانگیختنی چی میشه؟, سوختنی، قابلت احتراق، (مج.) برانگیختنی یعنی چی؟, سوختنی، قابلت احتراق، (مج.) برانگیختنی synonym, سوختنی، قابلت احتراق، (مج.) برانگیختنی definition,